دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 57117
تعداد نوشته ها : 112
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

خداوندا نمی دانم

در این دنیای وانفسا کدامین تکیه گه را تکیه گاه خویشتن سازم!

نمیدانم! نمی دانم خداوندا

در این وادی که عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد

کدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم!!!

نمی دانم خداوندا!!! به جان لاله های پاک و والایت نمی دانم

دگر سیرم خداوندا ، دگر گیجم خداوندا

خداوندا تو راهم ده پناهم ده امیدم ده

خداوندا که دیگر نا امیدم من و میدانم که نومیدی ز درگاهت گناهی

بس ستمبار است و لیکن من نمیدانم دگر پایان پایانم

همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد و می دانم

چرا پنهان کنم در دل؟ چرا با کس نمی گویم؟ چرا با من نمی گویند یاران رمز رهگشایی را؟

همه یاران به فکر خویش و در خویشند. گهی پشت و گهی پیشند

ولی در انزوای این دل تنها . چرا یاری ندارم من . که دردم را فرو ریزد

دگر هنگامه ی ترکیدن این درد پنهان است

خداوندا نمی دانم ، نمی دانم و نتوانم به کس گویم

فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی بسی من خون دل دارم.

دلی بی آب و گل دارم به پو چی ها رسیدم من

به بی دردی رسیدم من به این دوران نامردی رسیدم من

نمیدانم ، نمی گویم ، نمی جویم ، نمی پرسم ،نمی گویند ، نمی جویند

جوابی را نمی دانم سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی گویند

چرا من غرق در هیچم؟ چرا بیگانه از خویشم؟

خداوندا رهایی ده

کلام آشنایی ده

خداوندا پناهم ده

دل گمگشته ی من را نشانم ده !!

(نعمت الله مختارزاده)

دسته ها :
جمعه اول 12 1393

آیا می شود برای وضعیت فعلی ما ، مصداقی در صدر اسلام پیدا کرد؟

  امروز نیز ما درست در وضعی قرار داریم نظیر اوضاع ایام آخر عمر پیامبر(ص) یعنی وقتی که آیه "الیوم یئس الذین" نازل شد.پیام قرآن به ما نیز این است که حالا که بر دشمن بیرونی پیروز شده اید و نیروهای او را متلاشی کرده اید ، دیگر از او ترس نداشته باشید ، بلکه اکنون باید از خود ترس داشته باشید.

  انواع گوناگونی از استعمار وجود دارد.از دید شما خطرناک تر از همه کدام استعمار است؟

 بی شک در میان انواع گوناگون استعمار ، خطرناک تر از همه ، استعمار فرهنگی است.مگر ممکن است ملتی را از نظر اقتصادی و سیاسی استعمار بکنند ، بدون آن که قبلا او را استعمار فکر نکرده باشند.برای بهره کشی از فرد ، باید شخصیت فکری او را سلب کنند ، او را به آنچه مال خودش است ، بدبین کنند و در عوض او را شیفته هر آنچه که از ناحیه استعمارگر عرضه می شود ، بسازند.می باید در مردم حالتی به نام تجدد زدگی به وجود آورند ، به طوری که از آداب و رسوم خودشان متنفر بشوند ، اما از آداب و رسوم بیگانه خوششان بیاید.می باید آن ها را به ادبیات خودشان ، به فلسفه خودشان ، به کتاب های خودشان ، به دانشمندان و مفاخر علمی و فرهنگی خودشان بدبین کنند و در عوض ، محسور ادبیات و فلسفه و کتاب های دیگران کنند.

  امروز ، مسلمانان چگونه می توانند از قید و بند استثمار رها شوند؟

 امروز مسلمان در هر کجای جهان باید این حقیقت را درک کنند که تنها اتکا به نیروی خود آن ها و اعتقاد به عنایت و حمایت الهی است که رهایی از قید و بند استثمار را ممکن می سازد.

  از دید شما قوی ترین حربه دفاعی این انقلاب چه چیزی بود؟

 قوی ترین حربه دفاعی این انقلاب و موثرترین اسلحه پیشرفت آن ، ایمان ملت به نیروی خویش و بازگشت به ارزش های اصیل اسلام است.غرب-منظور تمام ابر قدرت هاست- از یک چیز وحشت دارد و آن بیداری خلق مسلمان است.اگر شرق بیدار شود و خود اسلامی خود را کشف کند ، در آن صورت حتی بمب اتمی هم از پس این نیروی عظیم ، این توده به پا خاسته بر نخواهد آمد.راه این بیداری ، آشنایی با تاریخ و فرهنگ و ایدئولوژی خودمان است.

 به نظر شماف دشمنان داخلی برای اسلام خطناک ترند یا دشمنان خارجی؟

 همان طور که قرآن فرمود:   «الیوم یئس الّذن کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون» از خارج دنیای اسلام،بر اسلام نباید ترسید، ازداخل باید ترسید. ترس از داخل هم منحصر به این نیست که مردم به علل خاص شهوانی و غیره، فسق و فجور کنند؛ بلکه از نفاق داخلی از نیروهایی که از مواجهۀ علنی با اسلام می ترسند و ماسک اسلام به چهره می زنند، و هدف های پلید خود را زی سرپوش شعارهای اسلامی- آن هم شعارهای غلیظ و شدید- با تهی کردن اسلام از درون و محتوا و ابقای اندامو پوست ها، و با تغییر دادن مسیر و هدف و بالاخره با نوعی تحریف معنوی، عملی می سازند؛ از این ها باید ترسید و از فریب خوردن ساده دلان مسلمان، از این گروه منافق سنگ اسلام بر سینه زن.

دسته ها :
شنبه بیست و پنجم 11 1393

آیت الله فاطمی نیا:

 آقایان حیف تان نمی آید مادرها را اذیت می کنید؟ سید رضی؛ جامع نهج البلاغه ،پس از مرگ مادرش گفت: "بعد از این با کدام دست بلاها را رد کنم؟" دست مادر که بالا می رود بلاها از شما دور می شود. حیف نیست سر یک چیز جزئی مادر را می رنجانید؟ از مجلس روضه برگشته مادر را می رنجاند؛ قبول باشد!

 

آبروی اهل دل از خاک پای مادر است

 هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است

 آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن

 صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است

 آسمان زندگی شد روشن از نور پدر

  گلشن هستی مصفا از صفای مادر است

 قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را

وین شگفت آید که خون دل  غذای مادر است

 گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب

 مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است

 از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر

 باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است

 اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او

 چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است

 قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس

 از کمال طاعت و خدمت برای مادر است

 امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی

 چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است

 بس که محبوب است مادر داشتن بر هر کسی

 مصطفی را دخترش زهرا، به جای مادر است

 من که از مهر علی جان و دلم دارد صفا

 این صفای باطن من از صفای مادر است

 طبع والایم که منت بر نمی دارد ز کس

 شرمگین از رحمت بی منتهای مادر است

 بهترین منظر به چشم و دل مرا سیمای اوست

 خوش ترین آواز در گوشم صدای مادر است

 با تضرع چهره بر پایش (موید)سود گفت:

 آبروی اهل دل از خاک پای مادر است

دسته ها :
شنبه چهارم 11 1393

جمعیت زیادی دور حضرت علی علیه السلام حلقه زده بودند. مرد وارد مسجد شد و درفرصتی مناسب پرسید:

 یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟

علی(ع) در پاسخ گفت:
علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال وثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

 مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید:
علم بهتر است یا ثروت؟
علی(ع) فرمود:
علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال وثروت را تو مجبوری حفظ کنی.

 نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.

-در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد،و امام در پاسخش فرمود:
علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است،ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!

 هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:

یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت‌ علی(ع) در پاسخ به آن مرد فرمودند:
علم بهتر است؛ زیرا اگر ازمال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی برآن افزوده می‌شود.

 نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.

حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند:
علم بهتر است؛زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.

 با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:

یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت:
علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد.

 مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.

در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام دستش را به علامت سکوت بالا برد و فرمودند:
علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد،پوسیده نخواهد شد.

 مرد آرام از جا برخاست و کنار دوستانش نشست؛ آن‌گاه آهسته رو به دوستانش کرد و گفت: بیهوده نبود که پیامبر فرمود: من شهر علم هستم و علی هم درِ آن! هرچه از او بپرسیم، جوابی در آستین دارد، بهتر است تا بیش از این مضحکه مردم نشده‌ایم، به دیگران بگوییم، نیایند! مردی که کنار دستش نشسته بود، گفت: از کجا معلوم! شاید این چند تای باقیمانده را نتواند پاسخ دهد، آن‌وقت در میان مردم رسوا می‌شود و ما به مقصود خود می‌رسیم! مردی که آن طرف‌تر نشسته بود،گفت: اگر پاسخ دهد چه؟ حتماً آن‌وقت این ما هستیم که رسوای مردم شده‌ایم! مرد با همان آرامش قلبی گفت: دوستان چه شده است، به این زودی جا زدید! مگر قرارمان یادتان رفته؟ ما باید خلاف گفته‌های پیامبر را به مردم ثابت کنیم.

در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید، که امام در پاسخش فرمود:
علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم دراین دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.

 سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که…

نهمین نفر وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:

یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود:
علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.

 نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:

یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟

 نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند:

علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعایخدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.

 فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت:

اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم!

[منبع: کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷٫ به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص۱۴۲]

دسته ها :
چهارشنبه بیست و پنجم 4 1393

عصر شیعه ـ حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت آدم ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آدم بعد از فراق حضرت حوا به وصال رسید اما من بعد از فراق به شهادت مى رسم . حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به مصیبت حضرت ابراهیم خلیل در مقام مقایسه چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آتش به روى حضرت ابراهیم گلستان شد، اما آتش جنگ من سوزان گردد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت زکریا؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زکریا را دفن کردند، اما بدن مرا زیر سم اسبان قرار مى دهند. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما در مقام مقایسه با مصیبت حضرت یحیى چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! اگر چه سر یحیى را از طریق ظلم و ستم بریدند اما بستگانش را اسیر نکردند، ولى اهل و عیالم را بعد از شهادتم اسیر خواهند کرد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به ایوب چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زخمهاى ایوب مرهم پذیر شد و خوب گردید، امام زخمهاى من خوب نخواهد شد. برگرفته از کتاب دویست داس‍ت‍ان‌ از ف‍ض‍ای‍ل‌، م‍ص‍ای‍ب‌ و ک‍رام‍ات‌ ح‍ض‍رت‌ زی‍ن‍ب‌ (ع‍ل‍ی‍ه‍اال‍س‍لام)

دسته ها :
پنج شنبه بیست و پنجم 2 1393

عصر شیعه ـ حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت آدم ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آدم بعد از فراق حضرت حوا به وصال رسید اما من بعد از فراق به شهادت مى رسم . حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به مصیبت حضرت ابراهیم خلیل در مقام مقایسه چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آتش به روى حضرت ابراهیم گلستان شد، اما آتش جنگ من سوزان گردد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت زکریا؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زکریا را دفن کردند، اما بدن مرا زیر سم اسبان قرار مى دهند. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما در مقام مقایسه با مصیبت حضرت یحیى چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! اگر چه سر یحیى را از طریق ظلم و ستم بریدند اما بستگانش را اسیر نکردند، ولى اهل و عیالم را بعد از شهادتم اسیر خواهند کرد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به ایوب چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زخمهاى ایوب مرهم پذیر شد و خوب گردید، امام زخمهاى من خوب نخواهد شد. برگرفته از کتاب دویست داس‍ت‍ان‌ از ف‍ض‍ای‍ل‌، م‍ص‍ای‍ب‌ و ک‍رام‍ات‌ ح‍ض‍رت‌ زی‍ن‍ب‌ (ع‍ل‍ی‍ه‍اال‍س‍لام)

دسته ها :
پنج شنبه بیست و پنجم 2 1393

عصر شیعه ـ حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت آدم ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آدم بعد از فراق حضرت حوا به وصال رسید اما من بعد از فراق به شهادت مى رسم . حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به مصیبت حضرت ابراهیم خلیل در مقام مقایسه چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آتش به روى حضرت ابراهیم گلستان شد، اما آتش جنگ من سوزان گردد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت زکریا؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زکریا را دفن کردند، اما بدن مرا زیر سم اسبان قرار مى دهند. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما در مقام مقایسه با مصیبت حضرت یحیى چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! اگر چه سر یحیى را از طریق ظلم و ستم بریدند اما بستگانش را اسیر نکردند، ولى اهل و عیالم را بعد از شهادتم اسیر خواهند کرد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به ایوب چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زخمهاى ایوب مرهم پذیر شد و خوب گردید، امام زخمهاى من خوب نخواهد شد. برگرفته از کتاب دویست داس‍ت‍ان‌ از ف‍ض‍ای‍ل‌، م‍ص‍ای‍ب‌ و ک‍رام‍ات‌ ح‍ض‍رت‌ زی‍ن‍ب‌ (ع‍ل‍ی‍ه‍اال‍س‍لام)

دسته ها :
پنج شنبه بیست و پنجم 2 1393

عصر شیعه ـ حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت آدم ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آدم بعد از فراق حضرت حوا به وصال رسید اما من بعد از فراق به شهادت مى رسم . حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به مصیبت حضرت ابراهیم خلیل در مقام مقایسه چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آتش به روى حضرت ابراهیم گلستان شد، اما آتش جنگ من سوزان گردد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت زکریا؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زکریا را دفن کردند، اما بدن مرا زیر سم اسبان قرار مى دهند. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما در مقام مقایسه با مصیبت حضرت یحیى چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! اگر چه سر یحیى را از طریق ظلم و ستم بریدند اما بستگانش را اسیر نکردند، ولى اهل و عیالم را بعد از شهادتم اسیر خواهند کرد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به ایوب چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زخمهاى ایوب مرهم پذیر شد و خوب گردید، امام زخمهاى من خوب نخواهد شد. برگرفته از کتاب دویست داس‍ت‍ان‌ از ف‍ض‍ای‍ل‌، م‍ص‍ای‍ب‌ و ک‍رام‍ات‌ ح‍ض‍رت‌ زی‍ن‍ب‌ (ع‍ل‍ی‍ه‍اال‍س‍لام)

دسته ها :
پنج شنبه بیست و پنجم 2 1393

عصر شیعه ـ حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت آدم ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آدم بعد از فراق حضرت حوا به وصال رسید اما من بعد از فراق به شهادت مى رسم . حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به مصیبت حضرت ابراهیم خلیل در مقام مقایسه چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آتش به روى حضرت ابراهیم گلستان شد، اما آتش جنگ من سوزان گردد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت زکریا؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زکریا را دفن کردند، اما بدن مرا زیر سم اسبان قرار مى دهند. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما در مقام مقایسه با مصیبت حضرت یحیى چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! اگر چه سر یحیى را از طریق ظلم و ستم بریدند اما بستگانش را اسیر نکردند، ولى اهل و عیالم را بعد از شهادتم اسیر خواهند کرد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به ایوب چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زخمهاى ایوب مرهم پذیر شد و خوب گردید، امام زخمهاى من خوب نخواهد شد. برگرفته از کتاب دویست داس‍ت‍ان‌ از ف‍ض‍ای‍ل‌، م‍ص‍ای‍ب‌ و ک‍رام‍ات‌ ح‍ض‍رت‌ زی‍ن‍ب‌ (ع‍ل‍ی‍ه‍اال‍س‍لام)

دسته ها :
پنج شنبه بیست و پنجم 2 1393

عصر شیعه ـ حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت آدم ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آدم بعد از فراق حضرت حوا به وصال رسید اما من بعد از فراق به شهادت مى رسم . حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به مصیبت حضرت ابراهیم خلیل در مقام مقایسه چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آتش به روى حضرت ابراهیم گلستان شد، اما آتش جنگ من سوزان گردد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت زکریا؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زکریا را دفن کردند، اما بدن مرا زیر سم اسبان قرار مى دهند. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما در مقام مقایسه با مصیبت حضرت یحیى چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! اگر چه سر یحیى را از طریق ظلم و ستم بریدند اما بستگانش را اسیر نکردند، ولى اهل و عیالم را بعد از شهادتم اسیر خواهند کرد. حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به ایوب چگونه است ؟ حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زخمهاى ایوب مرهم پذیر شد و خوب گردید، امام زخمهاى من خوب نخواهد شد. برگرفته از کتاب دویست داس‍ت‍ان‌ از ف‍ض‍ای‍ل‌، م‍ص‍ای‍ب‌ و ک‍رام‍ات‌ ح‍ض‍رت‌ زی‍ن‍ب‌ (ع‍ل‍ی‍ه‍اال‍س‍لام)

دسته ها :
پنج شنبه بیست و پنجم 2 1393
X